Tentative
۱۴ بهمن ۱۳۹۹
Commit
۱۴ بهمن ۱۳۹۹
برای دانلود فایل PDF تمام جملات روی لینک زیر کلیک کنید
برای تهیه پکیج بر روی لینک زیر کلیک کنید
https://idiomaticenglish.ir/shop/
او یکی از دقیق ترین مهندسان
ماست.
He’s one of our most painstaking engineers.
Painstaking /ˈpeɪnzˌteɪkɪŋ/(adj)
دقیق
Engineer /endʒəˈnɪər/(noun)
مهندس
او وضعیت را با جزئیات دقیق برای ما توضیح داد.
He explained the situation to us in painstaking detail.
Explain /ɪkˈspleɪn/(verb)
توضیح دادن
Situation /sɪtʃuˈeɪʃən/(noun)
وضعیت
Explain the situation to someone
وضعیت را به کسی توضیح دادن
In painstaking detail
با جزئیات دقیق
این کتاب نتیجه ده سال تحقیق دقیق و حساس است.
This book is the result of 10 years of painstaking research.
Result /rɪˈzʌlt/(noun)
نتایج
Painstaking research
تحقیق دقیق و حساس
او خیلی دقیق توضیح داد که این ماشین چطور کار می کند.
He painstakingly explained how the machine worked.
Painstakingly /ˈpeɪnzteɪkɪŋli/(adv)
با دقت زیاد
این مسئولیت باید با توجه دقیق و موشکافانه به جزئیات انجام شود.
This responsibility should be carried out with painstaking attention to details.
Responsibility /rɪspɒnsɪˈbɪləti/(noun)
مسئولیت
Carry out /ˈkæri/(verb)
انجام دادن
Attention /əˈtenʃən/(noun)
توجه
Painstaking attention
توجه دقیق و موشکافانه
Painstaking attention to details
توجه دقیق و موشکافانه به جزئیات
با کمال تعجب بررسی دقیق ما نتیجه ای نداد.
Surprisingly our painstaking examination yielded nothing.
Surprisingly /səˈpraɪzɪŋli/(adv)
با کمال تعجب
Examination /ɪɡˌzæməˈneɪʃən/(noun)
بررسی
Yield /jiːld/(verb)
دادن
Yield nothing
نتیجه ای ندادن
